فوتبال ايران ، تبعيضي آشكار
یازار : TTOTT | بؤلوم : اِدمان (ورزش)
+0 امتياز
شايد اين مطلب در سايت تراختورچي انتشار مي يابد ولي هيچ تعصبي نسبت به تيم تراختور نداشته و تمام سعي ما اين است كه همه به آن حقي كه حقشان است برسند
در ايران دهه ها است كه ورزشي به نام فوتبال وجود دارد از حكومت هاي قبلي تا حكومت جمهوري ولي آنچه تعجب بر انگيز است اين است كه اين فوتبال در جهتي معكوس در مقايسه با ساير كشورهاي هم سطح پيش مي رود.همه دو تيم تهراني استقلال و پيروزي را به خاطر قدمتشان در كنار ساير تيم هاي كهن به خاطر داريد.و سوال اينجاست كه چرا اين دو تيم تهراني ماندگار تر ار ساير تيم ها است.
اگر به زبان رياضي- فيزيك بگويم فوتبال ايران در يك مسير يكنواخت ÷يش مي رفت تا اينكه تيم تراكتور سازي با هواداران بيشمارش در كل ايالت آذربايجان و ايران به ليگ برتر براي بار دوم راه يافت كه محبوبيتي زياد نيز در ميان هواداران شورانگيزو هميشه همراه خود پيدا كرد.احتمالا از خود مي ÷رسيد كه چرا اين تيم در اولين صعود خود به ليگ برتر در چنين شرايطي قرار نداشت ؟ ولي آن زمان نيز محبوب بود ولي نه اين چنين و دلايل آن را نيز،همه مي دانند كه به دلايلي از گفتن آن در اينجا منع شده ايم. برگرديم سر اصل مطلب:
البته اين بر همه آشكار است دو تيم تهراني فوق در بيشتر مناطق ايران طرفداراني دارند ولي اين به محبوبيت بر نمي گردد بلكه يك نوع اجبار است كه سازمان ورزش ايران مردم تحميل مي كند. از زسانه ي ملي گرفته تا مسئولين بالا و پايين فوتبال ايران را در دو تيم تهراني خلاصه مي كنند در حالي كه تيم هاي مانند تراكتور ، سپاهان ، شاهين بوشهر ، ذوب آهن ،ملوان ، نفت آبادان و ... با هواداران پور شور خود مي توانند جايگاهي بهتري را در اين فوتبال پيدا كرده و اين ليگ را كه دهه هاست كسل كننده بوده را به فضايي رقابتي و حرفه اي تبديل كنند.
به جرات مي توان گفت كه بايد تمام مسئولين مرتبط با ورزش از گزارش گران تا فيلم برداران و وزرا بايد از اين رده اخراج شوند.گزارشگراني كه از 90 دقيقه بازي، 91 دقيقه را با تعصب و چاپلوسي نسبت به مقامات گزارش مي كنند ، فيلم برداراني كه حتي به خود اين اجازه را نمي دهند كه كفش هاي هواداران تيم مهمان را نشان دهند ، مسئوليني كه در اولين فرصت بي سوادي و تبعيض خود در ميان تيم ها را آشكار مي كنند.رسانه اي كه بازي هاي دو تيم تهراني در هر شرايطي به صورت زنده از تلويزيون ملي براي سراسر ايران پخش مي شود.مفهوم رسانه ي ملي چيست؟ يا من در اين مورد اشتباه مي كنم يا آذربايجاني ها ، مازندراني ها ، جنوبي ها يا كردستاني از ملل ايران نمي باشند؟!! جالب اين است كه برخي از ايراني ها كه در خرج از كشور با كانال هي خود شعار روشن فكري را مي دهند از تلويزيون داخلي بدترند؟
شما كه هزاران برنامه را با پول مردم براي خر درماني ايجاد مي كنيد يك كانال را هم با پول خود مردم براي فوتبال ايجاد كنيد.از كسي ميخواهم كه به سوالات من جواب دهد
1 چرا شرايط بازي هاذر تهران با ساير شهرستان ها متفاوت است؟
2 چرا گزارشگران تهراني بر عليه برخي از تيم هاي شهرستاني گزارش مي كنند؟
3 چرا گزارشگران به جاي گزارش بازي از تاريخ انقلاب گرفته تا رنگ زير لباسي بازيكن را بررسي مي كنند؟
4 چرا صداي هواداران تهراني تا گوش اوباما مي رسد ولي نمي گذارند صداي هوادار شهرستاني حتي به گوش خودش برسد؟
5 چرا از ايجاد موسسات يا شركت هاي براي انجمن هاي هواداري مخصوصا در تبريز مخالفت مي كنند؟
6 چرا از خصوصي سازي تيم ها وحشت دارند
7 چرا بايد مدير عاملان تيم ها بايد نظامي باشند. لابد بد چند سال بازيكن ها نيز بركنار شده و به جاي آنان سرباز مي يارند؟
8 اخبار ها و برنامه هايي كه از كانال هاي 1 و 2 و3 و 4 پخش مي شوند براي تمام افرادي است كه در داخل خاك ايران نفس مي كشند ولي در همه ي موارد به جز سياست كاملا معكوس بوده واين براي قومي خاص و شهري خاص است!!!
9 چرا برنامه ي نود با تهيه كننده محترمشان براي صداي هواداري كه در يك روستا فرياد مي كشد را نمي شوند
تا كي مي خواهند به اين ظلم ها و تبعيضات خود ادامه دهند.تا كي مي خواهيد در توهمي آشكار به سر بريد. تا كي مي خواهيد صداي اين هواداران را قطع كنيد.تا كي فضاي فوتبال را امنيتي خواهيد كرد.
سخن نويسنده:
مطمئن هستم كه همه شعور آن را داشتيد كه بفهميد من چه گفتم.براي مقامات اين پيام را دارم كه ديگر اين هوادار به آن شعوري كه تو از آن بيم داشتي رسيده و ديگر خود را كم كم مستقل خواهد يافت.
پيامم نيز براي تمام ورزش دوستان در سراسر كشور اين است كه از تيم هاي استاني و ايالتي خود دفاع كنيد.ما نيز احساس داريم و اين احساس در ولايت مادريت شكوفا مي شود.ديگر وقت آن نيست كه خود را به جهالت بزنيم و واقعيت را نبينيم.باييد دست به دست هم دهيم تا اين فوتبال را هرچه حرفه اي تر و رقابتي تر كنيم و به دور از فساد.بيا اي همسفر كي را زيادي در پيش داريم...