تهمت به زنوزي خيانت به آذربايجان است

+0 امتياز

در روز هاي اخير رشد قابل تامل تهمت ها و افطراهايي از طرف برخي هفته نامه ها كه اتفاقا از تيراژ كم نيز برخوردارند هستيم.

حال هدفشان بالا بردن فرو

تصوير از سايت مجتمع فولاد بناب

ش باشد يا اينكه از چيزهايي كه بقيه خوردند به آن ها نريسيده گله دارند يا واقعا هدفشان خدمت است ما بي خبريم ولي چيزي كه روشن است رشد رويه ايست كه سال هاي سال باعث فرار سرمايه از شهر هاي ايران به طرف مركز و حتي خارج از كشور شده. افرادي كه به جاي سوال از مسئولين و نمايندگان براي دلايل عقب ماندگي استان و افزايش روز افزون مهاجرت از استان به فكر زمين زدن شخصي هستند كه شايد از محبوبيتش نا خرسند شده و منافع گروهي خود را در خطر ديده اند ، شخصي كه باعث به وجود آمدن كارخانه هاي مادر در استان بوده شخصي كه با گرفتن وام هاي كلان از بانك هاي كشور آن را در چرخه اقتصادي قرار داده و بسياري از مردم آذربايجان را از بي كاري نجات داده و از ميزان مهاجرت به خارج از استان و فقري كه مسبب اصليش امثال صاحبان اين هفته نامه ها بوده اند كاسته و به دنبال برعكس كردن اين رويه است.

كاري كه مسئولين اين هفته نامه ها از انجام آن كه سهل است حتي از طرح ريزي آن نيز عاجز بوده اند و حتي به دلايل نامعلوم از محل خدمتي خود نيز كنار گذاشته شده اند و حال قصدشان از هوچي گري در چند صفحه اي كه نامش را هفته نامه گذاشته اند چيست باز بي خبريم.

جالب است حتي خود را نمايندگان افكار عمومي نيز مي دانند و به خود اجازه مي دهند سوالات شخصي خود را به عنوان افكار عمومي از شخصي كه  نا جوانمردانه به وي لقب شهرام جزايري آذربايجان را داده اند بپرسند. حال بايد از ايشان پرسيد آيا شهرام جزايري هم به اين ميزان توليد شغل كرده بود يا پول هايش صرفا براي حساب هاي شخصيش جمع آوري مي شد؟ آيا مقايسه آقاي زنوزي با شهرام جزايري بي انصافي محض نيست؟ كم نيستند كساني كه به خاطر سرمايه گذاري آقاي زنوزي و ايجاد شغل توسط ايشان ، شب وقتي سرشان را زمين مي گذارند ديگر شرمنده خانواده ي خود نيستند اين آقاي زنوزي است كه با ياري خداوند توانسته كاري كند كه يك آذربايجاني بتواند سرش را بالا گرفته و به خاطر يك لقمه نان به شهر هايي كه در گذشته در جايگاهي پايين تر از تبريز بوده اند پناه نبرد و افتخار كند  ناني كه به دست مي آورد حاصل كاريست كه در شهر خود و در جهت آباداني و عمران آن كرده و ديگر سر خورده  نمي شود و سرش در مقابل مردم شهري كه براي ارتزاق به آن جا پناه برده پايين نمي افتد.

با اين حساب بهتر است خود مسئولين اين هفته نامه ها قبل از اينكه سوالي از كسي بپرسند خود به اين سوالات جواب دهند:

-چرا به دلايل نا معلوم! از سمت خود بركنار شده اند؟

-چرا مسئولين اين هفته نامه نمي گويند كه اگرآقاي زنوزي نبود آيا آذربايجان صاحب كارخانه خودرو سازي مي شد؟يا اينكه همه شهر هاي مركزي داراي شعبه هاي ايران خودرو و سايپا بودند و مردم آذربايجان با وجود رتبه اول قطعه سازي كشور هنوز در آرزوي يك كارخانه خودرو سازي مي سوخت؟

-چرا از خود نمي پرسند اگر آقاي زنوزي نبود آيا هنوز در آذربايجان كارخانه هاي مادري چون فولاد و يا خطوت هوايي كه يكي از لازمه ها و زير ساخت هاي اساسي براي پيشرفت هر منطقه ايست وجود داشت؟

-چرا از خود نمي پرسند چه بلايي بر سر رشته هاي مختلف ورزشي آذربايجان آمده بود و حال چه كسيست كه سرمايه گذاري كلاني در اين ابطه كرده؟

-چرا مسئولين اين هفته نامه نگاهي به آمار افرادي كه به طور مستقيم و غير مستقيم از كارخانه هاي ايجاد شده توسط اين فرد ارتزاق مي كنند نمي اندازند؟

-چرا وقتي سالانه چندين برابر اين سرمايه گذاري ها داخل سبد بودجه ي شهر تهران ريخته مي شود صداي اين هفته نامه ها در نمي آيد و به اين نكته توجه نمي كنند كه اين وام هايي كه از بانك گرفته شده و براي عمران آذربايجان هزينه شده قطره اي از درياي بدهي دولت ها در قبال اين ديار است؟

 

-آيا حاشيه سازي براي زمين زدن چنين شخصي خيانت آشكار به مردم اين ديار نيست؟



  • [ ]