گاف هاي حكيم فردوسي در شاهنامه !
یازار : TTOTT | بؤلوم : تاريخي و اجتماعي

خيال ميكنيد شماها نوبرش را آوردهايد كه در روزگارتان، آدمهايي كه حتي ديپلم هم ندارند، در عرض پنج شش ماه تلاشهاي صادقانه و شبانهروزي، يك دفعه مدرك «دكترا» ميگيرند و بعدش به مقامهاي خيلي خيلي بالا ميرسند و…؟
خوشبختانه تاريخ چنان پرافتخاري داريم كه در آن، همه چيز پيدا ميشود. عين بازار مكاره و بازار شام اسبق و سابق و بازار سياه و آزاد و غيرهي فعلي. مثلاً جناب " ابوالقاسم فردوسي طوسي" كه ظاهراً آن ديپلم كذايي را هم نداشته و از جغرافي، تاريخ، حساب و… چيزي نميدانسته، يك دفعه تبديل به "حكيم" ميشود، سر از مركزهاي حكومتي درميآورد و «شاهنامه» هم مينويسد.
اگر اين گفتهي بنده را هم "نشر اكاذيب"، "تشويش اذهان عمومي"، "ريختن آب در آسياب خليفهي عباسي"، "جاسوسي به نفع رژيم منحوس سلطان محمود غزنوي" و چيزهايي از اين قبيل حساب ميكنيد و قصد "ممنوع القلم"، "مهدور الدم" و غيره كردن بنده را داريد، اجازه بدهيد براي دفاع از خود، مثالها و دلايل محكمهپسندي را از كتاب وزين "شاهنامهي فردوسي ـ چاپ مسكو" تقديم حضورتان بكنم. خوب، پس بفرماييد:
" فردوسي" به اندازهاي در علم "جغرافيا"، به قول معروف "از بيخ ...." بوده كه در همان شاهنامه و در صفحهي ۳۱ مينويسد كه مادر "فريدون" پسرش را به كوه "البرز" در "هندوستان" برده! به ... !؟
در كشوري كه به لطف مسؤولان هميشه در ...
- [ 1 ]